• بالای سر و ضریح (حضرت اباالفضل (ع)) نشسته بودم که یک وقت متوجه پیرمرد نورانی و سید جلیل القدری شدم که دو نفر زیر بغلهای او را گرفته اند، آمد […]
  • نویسنده : سکینه آوز زمانیآوای رحمت ، پس از عبور از حریر هوای سحرگاهی گوش غافل دل را مینواخت؛ و شمدی که بین من و خدا حجابی به وجود آورده […]
  • جناب آقا مهدی در کتاب خود «زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (ع)» مینویسد که، عموی ایشان جناب ابوالحسن، مسئول مدرسهالواعظین لکنهو واقعهی زیرا را نقل مینماید:۴۰٫ در سال ۱۹۷۷ م ارتش […]